پشت آن کهنه فروشی،در آن کوچه ی تنگ
خانه ای هست که دیوار شده از گل و سنگ
شمع آن خانه کسی بود که بردست ز یاد
کرده ام بر سر او با همه ی عالم جنگ
مُرد آن دل که به لبخند لبش خندان بود
رفت از سینه تپش از دل پرسوزم رنگ
گذرت روزی اگر از خم آن کوچه گذشت
خانه ای هست که دیوار شده از گل و سنگ
شعر از:زینب عبدالهی